استکبار

ساخت وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم


ثُمَّ اخْتَبَرَ بِذَلِکَ مَلَائِکَتَهُ الْمُقَرَّبِینَ لِیَمِیزَ الْمُتَوَاضِعِینَ مِنْهُمْ مِنَ الْمُسْتَکْبِرِینَ

پس فرشتگان مقرب خود را بدان بیازمود، و بدین آزمایش فروتنان را از مستکبران جدا فرمود.
(نهج البلاغه ، خطبه ۲۳۴)


... امیرالمؤمنین سلام ‏الله‏ علیه در نهج البلاغه می فرماید خداى متعال آن مَلکَش را ـ از جن بود نه از ملک (و کان من الجنّ) ـ بواسطه استکبار از بهشت بیرون کرد، شما می خواهید با داشتن این استکبار به بهشت راه پیدا بکنید؟ به انسانها خطاب می کند. نکته بسیار ظریف و عمیقى است! شیطان را خدا از بهشتى که بهشت حاضر و آماده اش بود که زحمت کشیده بود به آنجا رفته بود، با قدم عبودیت، با مجاهدت خیلى بالا رفته بود، در منزلتهاى بالا، در بهشت قرار گرفته بود، در زمره ملائکه و ملائکه حساب مى ‏شد! وقتى خطاب آمد، خطاب شامل شیطان هم شد بعنوان اینکه در زمره ملائکه بود، که فرمود به آدم سجده بکنید، یک ظهور منیّتى شد از شیطان، که گفت: «اَنَا خیرٌ منه» من از او بهترم!! در آنچه که خدا دستور فرموده بود خضوع و خشوع محض نداشت که اطاعت بکند. منیّتش را اینجور نشان داد خواستِ خودش را مطرح کرد که همان استکبار است.

این خواستِ خود را مطرح کردن چیزى است که شما مى توانید بگوئید که از من و شما چقدر سر زده؟ یعنى خواست خود را، آنچه که دلمان می ‏خواهد، آنچه من می ‏خواهم، آنچه من خوشم می ‏آید، آنچه که هوسم می ‏خواهد، این خواست خود را مطرح کردن می ‏شود استکبار.

دربرابر امر خدا و نهى خدا، خواست خود را مطرح کردن، شما می ‏توانید در عمر خودتان بشمارید چقدر بوده؟ یعنى شمارشش براى شما امکان دارد؟ مال شیطان یکبار بود. در ما و شما، شمارش مخالفت با خدا را می ‏توانید؟ که همان امر خدا را کنار گذاشتن و خود را مطرح کردن می شود، همان که شیطان کرد. شمارشش را که نمی ‏دانید! حالا که شمارشش را نمی ‏دانید به بیان امیرالمؤمنین صلوات‏ الله‏ علیه‏ دقت کنید ـ خیلى نکته ظریفى است، مانند همه بیاناتش داراى نکات ظریف است، مانند بیانات همه ائمه علیهم‏السلام ـ می فرماید:

 

کَلاّ! ما کانَ اللّهُ سُبْحانَهُ لِیُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بِاَمْر اَخْرَجَ بِهِ مِنْها مَلَکاً،
حاشا؟ خداوند هرگز انسانى را به عملى وارد بهشت نمى کند که به خاطر همان عمل فرشته اى را از آنجا بیرون کرد.

 

شما فکرتان چیست؟ خدا وقتى مَلَکش را از بهشتى که در آن بود بلحاظ استکبار بیرونش کرد، شما می خواهید با داشتن آن استکبار به بهشت قدم بگذارید؟

خیلى نکته عجیبى است، یعنى هرکس هراندازه بفهمد، اگر نبود نهى خدا، که مأیوس نشود، انسان می خواست مأیوس بشود. یعنى بعد از اینکه امیرالمؤمنین علیه‏السلام می ‏گوید و انسان فکر می ‏کند، مى فهمد که واقعاً حقیقت همین است آنکه از بهشت آماده‏ ای که رفته بود و نشسته بود و متنعم بود و به لحاظ مجاهدتهاى طولانى که شیطان به لحاظ عبودیت داشت، آزمایش که پیش آمد، درآن آزمایش خودش را مطرح کرد و حرف خدا را گوش نکرد، بیرونش کردند، نمی ‏سازد با آنجا!

گوشهایتان را باز کنید که بهشت با چى نمى سازد؟ این نمی سازد، هم تکوینى است یعنى در خلقت اینجور است، نمی ‏سازد. نمی ‏سازدِ حرف نیست، نمی ‏سازد تکوینى است. تکوین بهشت و جوار خدا این است که با این مسئله نمی ‏سازد و این با آن نمی ‏سازد. دقیقاً در تضاد هستند یا باید آن باشد، یا این باشد.

حالا چطور؟ چرا نمی ‏سازد؟ فعلاً عقول ما بعید است که بیابد. روى این حساب من به شما تاکید می ‏کنم که ... باید استغفار کنیم، ولى باید براى آن استکبارهاى بى شمارمان، ما باید با پشیمانى استغفار بکنیم بلکه شد.

اگر نشده باشد بیان امیرالمؤمنین سلام‏ الله ‏علیه را بخاطر بیاورید. آن استکبار اگر بخشیده نشود، اگر خدا آن را از عالم وجود ما محو نکند، اگر آن را از وجود و عالم ما در تکوین از میان برندارد، آن استکبارها با ما باشد و ما بخواهیم آنها را با خود حمل بکنیم، با حمل آن نمى گذارند به بهشت نزدیک شویم! کما این که شیطان این مسئله را چون با خود داشت، بیرونش کردند! حالا ما را هم با حمل آن به آنجا نمی ‏گذارند. این باید با مغفرت خدا از میان برود... .

رمز دو تولد...
ما را در سایت رمز دو تولد دنبال می کنید

برچسب : استکبار,استکبار ستیزی,استکبار ستیزی در, اسلامی,استکبارستیزی در قرآن,استکبار جهانی,استکبار جهانی چیست,استکبار در قرآن,استکبار ستیزی چیست,استکبار چیست,استکبار یعنی چه, نویسنده : 9mshojaeed بازدید : 242 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 10:53